کتابخانه ی صوتی

آهنگری با وجود رنجهای متعدد و بیماری اش عمیقا به خدا عشق می ورزید.

روزری یکی از دوستانش که اعتقادی به خدا نداشت،از او پرسید:تو چگونه می توانی خدایی را که رنج و بیماری نصیبت می کند، را دوست داشته باشی؟

آهنگر سر به زیر اورد و گفت وقتی که میخواهم وسیله آهنی بسازم،یک تکه آهن را در کوره قرار می دهم.سپس آنرا روی سندان می گذارم و می کوبم تا به شکل دلخواه درآید.

اگر به صورت دلخواهم درآمد،می دانم که وسیله مفیدی خواهد بود،اگر نه آنرا کنار میگذارم. همین موصوع باعث شده است که همیشه به درگاه خدا دعا کنم که خدایا ، مرا در کوره های رنج قرار ده ،اما کنار نگذار!

نوشته شده در شنبه 20 آذر 1395ساعت 20:45 توسط دختر کتابخوان| |


آخرين مطالب
» سر بزنید
» بدون عنوان
» عروسک
» رنج یا موهبت
» سادگی یا پیچیدگی؟
» مدیر مدرسه
» نظرسنجی
» دختر شینا
» من زنده ام
» سلام
» ضرب المثل طنز
» سوااااال
» بدون عنوان
» بچه حاضر جواب
» غم
» سلام
» نظرسنجی
» سلام

 Design By : Pichak